شنبه ۱۳ مرداد ۹۷ | ۱۵:۱۳ ۶,۱۳۸ بازديد
ناز تو و نیاز تو ، شد همه دلپذیر من
ناز تو دلپذیر شد ، هستی نا گزیر من
جز تو هوس نمی کند ، گویه ی کس نمی کند
دم ز تو می زند همین ، خوی بهانه گیر من
اینک و آنکم دگر ، از تو شده است بارور
آه که بی تو شد هدر ، پار من و پریر من
ای به منِ گرفته خو ! بی تو به کار جست و جو
خود نرود به هیچ سو ، دست و دل اسیر من
به هر چمن رسیده ام ، از تو نشان ندیده ام
تو در کجا شکفته ای ، ای گل بی نظیر من ؟
من همه با تو راستم ، چشم تو گفت و خواستم
خواستی و جسور شد ، خواهش سربه زیر من
چشم گلاب خانه ات ، مشک رها به شانه ات
نافه ی آهوانت ، قافله ی عبیر من
به هر کجا می گذرم ، به هرکسی می نگرم
عکس تو قاب می کند ، آینه ی ضمیر من
کوکبیان چشم تو ، طاق هزار کوکبند
باغ معلق شب اند ، خم شده بر کویر من
عشق تو بود و شعر ما : یک وطن و دو پادشا
گفتم شان که از شما ، تا که بود ، امیر من ؟
پاسخ من از آن میان ، عشق تو داد و گفت : هان
سینه ی تو سریر او ، سینه ی او ، سریر من ..
ناز تو دلپذیر شد ، هستی نا گزیر من
جز تو هوس نمی کند ، گویه ی کس نمی کند
دم ز تو می زند همین ، خوی بهانه گیر من
اینک و آنکم دگر ، از تو شده است بارور
آه که بی تو شد هدر ، پار من و پریر من
ای به منِ گرفته خو ! بی تو به کار جست و جو
خود نرود به هیچ سو ، دست و دل اسیر من
به هر چمن رسیده ام ، از تو نشان ندیده ام
تو در کجا شکفته ای ، ای گل بی نظیر من ؟
من همه با تو راستم ، چشم تو گفت و خواستم
خواستی و جسور شد ، خواهش سربه زیر من
چشم گلاب خانه ات ، مشک رها به شانه ات
نافه ی آهوانت ، قافله ی عبیر من
به هر کجا می گذرم ، به هرکسی می نگرم
عکس تو قاب می کند ، آینه ی ضمیر من
کوکبیان چشم تو ، طاق هزار کوکبند
باغ معلق شب اند ، خم شده بر کویر من
عشق تو بود و شعر ما : یک وطن و دو پادشا
گفتم شان که از شما ، تا که بود ، امیر من ؟
پاسخ من از آن میان ، عشق تو داد و گفت : هان
سینه ی تو سریر او ، سینه ی او ، سریر من ..

تا در دل من
اصلا کجا نوشته اند
من دخترم.
من دخترم
خاطره...
اغوش تو
شعر بر روی سنگ قبر پروین اعتصامی
شعر عاشقانه مولوی
شعر عاشقانه از حافظ
ای دوست کجایی
متن اهنگ تقدیر از شادمهر عقیلی