سه شنبه ۲۳ بهمن ۹۷ | ۱۱:۱۸ ۶,۰۱۳ بازديد
دگر از درد تنهایی، به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید
مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
که میگفتم: علاج این دل بیمار میباید
بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را
نمیبایست زنجیری، ولی این بار میباید

تا در دل من
اصلا کجا نوشته اند
من دخترم.
من دخترم
خاطره...
اغوش تو
شعر بر روی سنگ قبر پروین اعتصامی
شعر عاشقانه مولوی
شعر عاشقانه از حافظ
ای دوست کجایی
متن اهنگ تقدیر از شادمهر عقیلی