متن ترانه دل من - محسن چاوشی

۳,۴۴۷ بازديد

قصد جفاها نکنی ،‌ ور بکنی با دل من

وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من

قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من

وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من

واله و شیدا دل من بی سر و بی پا دل من

وقت سحر ها دل من رفته به هرجا دل

مرده و زنده دل من گریه و خنده دل من

خواجه و بنده دل من از تو چو دریا دل من


بیخود و مجنون دل من خانه ی پر خون دل من

ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو

آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

بیخود و مجنون دل من خانه ی پر خون دل من

ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو

آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من

جور مکن که بشنود شاد شود حسود من

بیش مکن تو دود را شاد مکن حسود را

به که چه شاد می شود از طلف وجود من

تلخ مکن امید من ای شکر سپید من

تا نبرم ز دست تو پیرهن کبود من

دلبر و یار من توئی رونق کار من تویی

باغ و بهار  من تویی بهر تو بود بودنم

بیخود و مجنون دل من خانه ی پر خون دل من

ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو

آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

بیخود و مجنون دل من خانه ی پر خون دل من

ساکن و گردون دل من فوق ثریا دل من

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو

آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

 
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.